Persia پارسا

A place to watch the beauty of the World منزلگاهی برای احساس زیبایی ها و آرامش

عکس من
نام:
مکان: Iran

I am moved to telegram & Instagram : :من به تلگرام و اینستاگرام کوچ کرده ام: http://Telegram.me/zabihmand https://www.instagram.com › zabihmand . . . ........................................Active,Smart,Successful,. . . Persian, M.A. in Urban Planning, M.B. in Civil Engineering, B.C. in IT & Tourism, teacher of Art (Latin Calligraphy).................................................. شهرزاد قصه های حافظ و سعدیم شمشیرم را از رو می بندم ، همچون مازیار و بابک ، اندیشه ام را سامان می بخشم چون داریوش و کوروش ، ایمانم را از زرتشت و محمد (ص) می گیرم و فریاد هایم را از رستم فرخ زاد . خون هرمزان در رگ های من می جوشد . من در برابر همه دشمنان سرزمینم خواهم ایستاد ، هرچند که بسان یزدگرد تنهاترین باشم . من خروشم را از کارون می گیرم ، صداقتم را از خلیج همیشگی فارس و سختی ام را از سهند . تشنه نیستم ، همچون کویر . دل من شهر سوخته سیستان است . چون ابرکوه سرو بر باور هایم استوارم و سخنم را از توس فرا می گیرم . این منم .زاده مهر پارس ، یک ایرانی

پنجشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۴

داستان یک سنگ



در زمان هاي گذشته فرمانروايي تخته سنگي را وسط جاده قرار داد و براي اينکه عکس العمل مردم را ببيند خودش را جايي مخفي کرد. بعضي ازبازرگانان و مهمانان فرمانروا بي تفاوت از کنار تخته سنگ گذشتند. بسياري هم شکايت مي کردند که اين چه شهري است که نظم ندارد . حاکم اين شهر عجب مرد بي عرضه اي است و ... با وجود اين هيچ کس تخته سنگ را از وسط راه بر نمي داشت. نزديک غروب يک روستايي که بار ميوه و سبزيجات حمل ميکرد نزديک سنگ شد . بارهايش را زمين گذاشت و با هر زحمتي بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کناري قرار داد . ناگهان کيسه اي ديد که زير تخته سنگ قرار داده شده است . کيسه را باز کرد و داخل آن سکه هاي طلا و يک يادداشت يافت . در يادداشت نوشته شده بود : ا
هر سد و مانعي مي تواند يک شانس براي تغيير زندگي انسان باشد. ا