Persia پارسا

A place to watch the beauty of the World منزلگاهی برای احساس زیبایی ها و آرامش

عکس من
نام:
مکان: Iran

I am moved to telegram & Instagram : :من به تلگرام و اینستاگرام کوچ کرده ام: http://Telegram.me/zabihmand https://www.instagram.com › zabihmand . . . ........................................Active,Smart,Successful,. . . Persian, M.A. in Urban Planning, M.B. in Civil Engineering, B.C. in IT & Tourism, teacher of Art (Latin Calligraphy).................................................. شهرزاد قصه های حافظ و سعدیم شمشیرم را از رو می بندم ، همچون مازیار و بابک ، اندیشه ام را سامان می بخشم چون داریوش و کوروش ، ایمانم را از زرتشت و محمد (ص) می گیرم و فریاد هایم را از رستم فرخ زاد . خون هرمزان در رگ های من می جوشد . من در برابر همه دشمنان سرزمینم خواهم ایستاد ، هرچند که بسان یزدگرد تنهاترین باشم . من خروشم را از کارون می گیرم ، صداقتم را از خلیج همیشگی فارس و سختی ام را از سهند . تشنه نیستم ، همچون کویر . دل من شهر سوخته سیستان است . چون ابرکوه سرو بر باور هایم استوارم و سخنم را از توس فرا می گیرم . این منم .زاده مهر پارس ، یک ایرانی

شنبه، مرداد ۲۶، ۱۳۸۷

کلاغ


کلاغ لکه ننگی بود بر دامن آسمان و وصله ناجور بر لباس هستی و صدای ناهموار و ناموزونش خراشی بود بر صورت احساس. با صدایش نه گلی میشکفت و نه لبخندی بر لبی می نشست. صدایش، اعتراضی بود که در گوش زمین می پیچید.

کلاغ خودش را دوست نداشت و بودنش را. کلاغ فکر میکرد در دایره قسمت ، نازیبایی ها تنها سهم اوست و نظام احسن عبارتی است که هرگز او را شامل نمیشود. کلاغ غمگینانه گفت : کاش خداوند این لکه سیاه را از هستی میزدود و بالهایش را می بست تا دیگر آواز نخواند.

خدا گفت: " صدایت ترنمی است که هر گوشی آن را بلد نیست ، فرشته ها با صدای تو به وجد می آیند. سیاه کوچکم ! بخوان. فرشته ها منتظر هستند." و کلاغ هیچ نگفت.

خدا گفت:" سیاه چنان مرکب که زیبایی را از آن می نویسند و تو این چنین زیبایی ات را بنویس و اگر نباشی ، جهان من چیزی کم دارد ، خودت را از آسمانم دریغ نکن " و کلاغ باز خاموش بود.

خدا گفت:" بخوان برای من . بخوان این منم که دوستت دارم ، سیاهی ات را و خواندنت را"

و کلاغ خواند.این بار اما عاشقانه ترین آوازش را خدا گوش داد و لذت برد.